نقد و بررسی های مجموعه داستان “برای ابدیتی بی انتها”

داستان، التزام مخاطب به کنش سیاسی

تحلیلی بر داستان کوتاه “برای ابدیتی بی انتها” اثر محمدسعید احمدزاده

مجید خادم

منبع مقاله: فصلنامه تخصصی داستان شیراز – سال دوم – شماره ششم – زمستان ۹۷

داستان با این بند به پایان می­رسد:

«حالا فقط تو مهم هستی. خود تو. تو که این داستان را خوانده‌ای و با خواندن این ماجرا من را به ذهن و فکرت راه داده‌ای. چه تو من را به طرف خود دعوت کرده باشی و چه من خودم را به تو تحمیل کرده باشم و چه هیچ کداممان، به هر حال حالا در ذهن تو جای گرفته‌ام، با روح و اندیشه‌ات آمیخته‌ام، با آن‌چه که با مُردن تو شاید نخواهد مُرد. و من هر روز بیشتر از قبل رشد و نمو خواهم کرد، خواهم بالید و به وسعت اندیشه تمام افرادی که تاکنون این اثر را خوانده‌اند و تمام کسانی که در آینده آن را خواهند خواند وسعت خواهم یافت. شاید، شاید هر روز در اندیشه‌ای که در کسی می‌میرد بمیرم اما با اندیشۀ آن‌که این متن را برای اولین بار می‌خواند جانی دوباره خواهم گرفت. جانی تازه به وسعت قدرت تصور او. شاید در جهان او مخلوق دیگری باشم و امکان زیستی دیگر را بیابم. و زیستی متکثر در تمام اندیشه‌ها، اما واحد. درست است، متکثر اما واحد.»

این پایان­بندی ترغیبم می­کند تا از چیزی آغاز کنم که فی نفسه نباید رغبتی به مرکز توجه قرار دادن آن داشته باشم. از موضوع این داستان. اما پیش­تر خواهم گفت که چگونه فرم نهایی این اثر از مسیر حرکت موضوع به واسطۀ سوژه به مضمون آن، ماهیت یکّۀ خود را یافته است….

برای دریافت PDF کامل مقاله اینجا را کلیک کنید

Theme Settings