توضیحات
این مجموعه داستان شامل ۸ داستان کوتاه اغلب برنده، برگزیده و یا تقدیر شده در جشنواره های داستان نویسی مختلف کشور طی سال های گذشته است.
خالو خالد برگزیدۀ نهایی دو دوره از جشنوارۀ سراسری “داستان خلاقانۀ سال(حیرت)” بوده است.
(برافروختن ستاره – خانه باغ – روی ماه در اتاقم – زندگانی بدیع الزمان دوازده بهره است… – زیر گنبد کبود – شیخی پدری یافت... – علیرضا معصومی از چابهار برای مسجد سلیمان دست تکان می دهد. – ما jazz بازها )
باران شدت میگیرد خاک زیر تختهسنگها را میروبد، تختهسنگها در دامنههای بیدرخت و سستشده از گرمای خورشید تابستانی، به ته دره پرتاب میشوند. گامهای جنگ خدایان به ته دره میرسد.
قطره اشکی میشوم، از چشم ارومیه چکیده شدم، بر قوس کمر زبر سیمانی قبر بینام و نشان فرزانه. از وقتی کلید را در گوشم چرخاندهام وقت خواب باید هزار غلت بخورم که خوابم ببرد. راه باز شده است. هزارپاها و مورچهها از در باز شدۀ گوشم رفت و آمد میکنند.
علیرضا معصومی فریاد میزند: «کافر بخواب کلومون کردی.»
از این دست به آن دست میشوم، نمیگذارند خوابم ببرد و شروع میکنند به خوردن مغزم، دراز که میکشم در دالان گوشم رژه میروند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.