توضیحات
بر روزگار دودکیِ آقای پیاز، آقای نیازِ مادرمرده، نیازِ اصلِ اصل میشد بسیار خندید یا لااقل لبخندی مستمر در طول خواندنِ این داستان بر لب داشت اگر خود در روزگاری دودکی و در نیازی (به قولِ آقای اصلِ اصل) اوریجینال نبودیم و فابریکیّت و خالصیّتمان دچار جمّاعی و پخّاشی نشده بود. اگر کارشناس ارشد کلیّۀ امور نبوده و به بمببستفکر نرسیده بودیم. این داستان را میتوان همچون طنزی سطحی خواند و از هرآنچه ظرایف پرشمارش چشم پوشید و با شانهبالاانداختنی از سرِ بیتفاوتی عبورش کرد. اما اگر آن هستۀ مرکزیِ وجود اجتماعیتاریخیِ نیازِ اصلِ اصل در انتها و ناگهان بر ما و در ما مکشوف شود، بازخوانیِ بیپایانِ داستان در ذهن پیازناکمان سخت هولناک و اندوهناک خواهد شد. همچون هر داستان طنزِ اصیلِ دیگری.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.